.........تک و تنها.........
پشت این پنجره تنهایی
و درین خانه ی متروک دلم
سالیانی است تک و تنهایم
تک و تنها به چه می اندیشم
تک و تنها به سرانجام خودم
به اسیری در خاک
یا هبوطی ازلی بر ته قلب دنیا
هرچه بادا باد
من نکو می دانم
هر چه هستم
هر چه نامم خوانند
حکمتی خفته در این دنیایم
خلقتم بی هدف و فایده نیست
من همان استادم که قلم را آرام
تا ته جوهر عشق
تا ته نورو صفا
صفحه صفحه از عشق
صفحه صفحه از نور
نکته رانی کرده است ....

نظرات شما عزیزان: